اموزش مدیریت
به عهده گرفتن مدیریت در سازمان امروزی که مدام در حال تغییر و تحول است، بسیار مشکل خواهد بود. مهارت های مدیریتی در بسیاری از شغلهای مدیریتی ذاتی بوده و یا تحت عنوان کلاس های اموزش مدیریت تعلیم داده میشود… معمولاً برچسب مدیر به افرادی اطلاق میشود که مسئولیت تیمها و فعالیتهای اجرایی را بر عهده میگیرند.
مدیران گاهی در خط مقدم و در مواجهه با مشتریان و گاهی در قسمتهای مختلف سازمان در نقشهای میانی و ارشد حضور دارند.
مهمترین نقشهای یک مدیر
اگر بخواهیم به طور خلاصه وظایف یک مدیر را بررسی کنیم، باید بگوییم:
- ارائه راهنمایی روزانه به طور تیمی و انفرادی برای تحقق مسئولیتها و اهداف استراتژیک سازمان
- اطمینان از پایبندی و پیشبرد مواضع و استانداردهای مورد نظر سازمان در امور روزانه
- حمایت از پیشرفت اعضای تیم از طریق تربیت آنها، ارائه بازخورد، و هدفگذاری برای هر یک از اعضا
- مشارکت در استخدام، برآورد تواناییها، تعلیم و اخراج کارمندان (در صورت لزوم)
- ارائه بازخورد به مدیران بالادستی درباره عملکرد اعضای تیم از طریق گزارشدهی
- مشارکت با همتایان در کارگروهها به منظور حل مشکلات و توسعه سازمانی
- مشارکت با دیگر گروهها و مدیران ارشد در پیشرفت و توسعه در رسیدن به اهداف استراتژیک سازمان
مهارتهای سهگانه مدیریت:
مهارت فنی
یعنی دانایی و توانایی در انجام دادن وظایف خاص که لازمه آن ورزیدگی در کاربرد فنون و ابزار ویژه و شایستگی عملی در رفتار و فعالیت است. مهارتهای فنی از طریق تحصیل، کارورزی و تجربه حاصل میشوند.
مدیران معمولاً این مهارتها را طی دورههای آموزشی یا کارآموزی فرا میگیرند نظیر دانش، فنون و روشهای برنامهریزی، بودجهبندی، کنترل، حسابداری، امور مالی، کارگزینی کارپردازی و غیره ویژگی بارز مهارت، فنی آن است که به بالاترین درجه شایستگی و خبرگی در آن میتوان دست یافت زیرا این نوع مهارت دقیق، مشخص، دارای ضوابط عینی و قابل اندازهگیری است.
از این رو، کنترل و ارزشیابی آن، هم در جریان آموزش و هم در مرحله کاربرد و عمل آسان است. مهارتهای فنی مورد نیاز مدیران آموزشی، ارزشیابی آموزشی، راهنمایی آموزشی، فنون و روشهای تدریس و فنون اداری و مالی آموزش و پرورش است. مدیر آموزشی برای انجام وظایف خاصی که دارد باید از مهارتهای فنی کافی برخوردار باشد.
مهارت انسانی
یعنی داشتن توانایی و قدرت تشخیص در زمینه ایجاد محیط تفاهم و همکاری و انجام دادن کار به وسیله دیگران، فعالیت مؤثر به عنوان عضو گروه، درک انگیزههای افراد و تأثیرگذاری بر رفتار آنان. مهارت انسانی در نقطه مقابل مهارت فنی است.
یعنی کار کردن با مردم در مقابل کار کردن با اشیا و چیزها. داشتن مهارتهای انسانی مستلزم آن است که شخص بیش از هر چیز خود را بشناسد، به نقاط ضعف و قوت خود آگاه باشد، عقاید و افکارش برخوردار و روشن باشند، اعتماد به نفس داشته باشد، به دیگران اعتماد کند، به عقاید، ارزشها و احساسات آنان احترام بگذارد، آنان را درک کند، از تأثیر گفتار و کردار خویش بر دیگران آگاه باشد و بتواند محیط امن و قابل قبولی برای جلب همکاری دیگران فراهم سازد.
مهارتهای انسانی به آسانی قابل حصول نیستند و فنون و روشهای مشخصی ندارند. امروز دانش علمی در قلمرو روانشناسی، روانشناسی اجتماعی و مردمشناسی و تجربه و کارورزی در شرایط گروهی و اجتماعی، به طور غیرمستقیم زمینه دستیابی به مهارتهای انسانی را فراهم میسازند.
کنش و واکنش متقابل با مردم و حساسیت نسبت به انگیزهها، انتظارات و رفتارهای آنان کمک میکنند تا شخص به مرور بتوانند علل و عوامل شکلدهنده رفتار افراد انسان را درک کرده راه و رسم کار کردن با مردم و اثرگذاری بر رفتار آنان را بیاموزد. مدیر آموزشی برای اینکه بتواند در شماره یکی از اعضای مؤثر محیط آموزشی درآمده بین اعضای تحت رهبری خود همکاری و تفاهم به وجود آورد، باید به حد کافی از مهارتهای انسانی بهرهمند باشد.
مهارت ادراکی
یعنی توانایی درک پیچیدگیهای کل سازمان و تصور همه عناصر و اجزای تشکیلدهنده کار و فعالیت سازمانی به صورت یک کل واحد (سیستم) به عبارت دیگر، توانایی درک و تشخیص اینکه کارکردهای گوناگون سازمان به یکدیگر وابسته بوده تغییر در هر یک از بخشها، الزاماً بخشهای دیگر را تحت تأثیر قرار میدهد.
آگاهی از این روابط و شناخت اجزا و عناصر مهم در موقعیتهای مختلف، مدیر را قادر میسازد که به طریقی تصمیمگیری یا اقدام کند که موجبات اثربخشی سازمان و رضایت کارکنان آن را فراهم نماید.
اکتساب مهارت ادراکی (یا مفهومی) مستلزم آموزش نظریههای علوم رفتاری بویژه تئوریهای سازمان، مدیریت و تصمیمگیری و کاربرد عملی آنهاست. امروزه دورههای آموزش دانشگاهی در رشتههای تخصصی، آشنایی با نگرش و روشهای سیستمی و استفاده از یافتههای مطالعات و تحقیقات راجع به سازمانها، زمینه دستیابی به مهارت ادراکی در مدیریت را فراهم میسازند.
مدیر آموزشی برای اینکه بتواند محیط آموزشی را بشناسد، روابط متقابل میان عوامل مختلف را درک کند، اولویتهای آموزشی را تشخیص دهد، تصمیمات مؤثر اتخاذ کند و با اقدامات خود بهترین نتایج را عاید نظام آموزشی سازد، باید از مهارت ادراکی قابل ملاحظهای برخوردار باشد.
ارزش نسبی مهارتها
همه مشاغل مدیریت مستلزم کاربرد مهارتهاست. گرچه در انجام دادن بعضی از وظایف، مهارتهای سهگانه لازم و ملزوم یکدیگر به نظر میرسند، با وجود این، ارزش نسبی آنها در سطوح و ردههای مختلف مدیریت فرق میکند.
مدیران ردههای سرپرستی به مهارتهای فنی قابل ملاحظهای نیاز دارند زیرا که وظایف آنها غالباً ایجاب میکند که زیردستان خود را راهنمایی کنند یا آموزش دهند. در مقابل مدیران ردهبالای سازمانها چندان نیازی به مهارتهای فنی ندارند بلکه وظایف تصمیمگیری، برنامهریزی و سازماندهی ایجاب میکند که به مهارت ادراکی قابل ملاحظهای مجهز باشند.
مهارتهای انسانی تقریباً لازمه انجام دادن همه وظایف در همه سطوح مدیریت است زیرا که مدیران صرفنظر از نوع وظایف یا سطح مسئولیت و مقام با افراد انسان سر و کار داشته برای جلب همکاری و اثرگذاری بر رفتار آنها باید از مهارتهای انسانی برخوردار باشند. از این رو، امروزه، در مدیریت سازمانها، تأکید بر مهارتهای انسانی اولویت ویژهای پیدا کرده است.
هرم مهارتهای مدیریتی چیست؟
برای کسب موفقیت، مهارتهای مختلفی وجود دارد که لازم است یک مدیر در آنها تواناییهای لازم را کسب کند. در هرم مهارت های مدیریتی، در هر سطح مهارتها مشکل و مشکلتر از سطوح پایینتر میشوند و هر مدیر باید در مهارتهای هر بخش تبحر پیدا کند تا بتواند در شغل مدیریتی خود موفق باشد.
بالاترین سطح هرم مهارتهای مدیریتی
در بالاترین سطح هرم مهارتهای مدیریتی رهبری قرار گرفته است. رهبری یکی از مهمترین وظایف هر مدیر به شمار میرود. مدیران باید تمرکز خود را بر تعریف کردن هرچه بهتر مسیر و چشمانداز سازمان، متمرکز کنند و پس از آن تلاش کنند تا به منظور قرار گرفتن در مسیر تحقق آن چشمانداز، استراتژی مناسبی را تدوین نمایند؛ این استراتژی باید دقیقاً بر چشمانداز و مسئولیت سازمان منطبق باشد.
هرم مهارت های مدیریتی با طبقهبندی مناسب تواناییها، توانسته مدیران را در شناسایی و تفکیک مهارتها به خوبی یاری دهد. در نتیجه مدیران خواهند توانست بسیار آسانتر در این مهارتها تبحر کسب کنند.
نکته مهمی که همه مدیران باید در نظر داشته باشند این است که تمام پستهای مدیریتی نیاز به سطوح مختلف هرم مهارتهای مدیریتی دارد. بنابراین مدیران باید نسبت به کسب این مهارتها تمام توان خود را به کار گیرند.
علاوه بر توجه به هرم مهارت های مدیریتی، لازم است هر مدیر، همواره به یادگیری و بهروز کردن اطلاعات خود توجه ویژهای داشته باشد تا بتواند به خوبی در مسیر خود به سوی پیشرفت قدم بردارد.
به نظر شما چه موارد دیگری باید به عنوان مهارتهای مدیریتی در این هرم جای گیرد؟