تفکر سریع و اهسته
این کشف دنیل کانمن (که در کتابی به اسم فکر کردن سریع و آهسته منتشر شد) توانست دنیا را برای همیشه تغییر دهد، اقتصاد را متحول کند و درک جدیدی از بازار مالی و نحوه فکر کردن ما در این بازار بهوجود بیاورد. در این مقاله ما هم سعی میکنیم در آرامش و با حداقل تلاش مفهوم تفکر سریع و کند را تشریح کنیم.
قانون حداقل کُنِش (صرف کمترین انرژی) حکم میکند که تا جای ممکن کم فکر کنیم. ما از فکر کردن لذت نمیبریم. برای همین از خواندن متون سخت، و در مواردی از خواندن هر چیزی گریزان هستیم.
ما توانستهایم دو سیستم فکری برای خود توسعه بدهیم. سیستم 1 که خیلی سریع فکر میکند، و سیستم 2 که برای فکر کردن به زمان و انرژی بیشتری نیاز دارد
فکر کردن سریع و آهسته چیست؟
اگر حوصله ندارید تمام مقاله (و مقالات بعدیای که در این مورد خواهیم نوشت) را بخوانید، با خواندن دو قسمت بعدی، مفهوم را بهطور کامل متوجه خواهید شد.
یک، فکر کردن سریع
از روی سوالات زیر بخوانید اما به آنها جواب ندهید.
پایتخت فرانسه … است.
سه چهارتا …
هر که بامش بیش برفش …
جوابهای «پاریس»، «دوازدهتا» و «بیشتر» بهطور ناخودآگاه بهذهن شما میآید.
دو، فکر کردن آهسته! عدد 249651 را در نظر بگیرید. بدون استفاده از کاغذ به هر رقم سه واحد اضافه کنید. عدد 582654 به دست میآید. به تمام رقمهای زوج یک واحد اضافه و از تمام رقمهای فرد دو واحد کم کنید تا تمام ارقام فرد شوند. حاصل چه عددی است؟ 393935
اطمینان دارم که این کار را نکردهاید. حتی از روی اعدد 249851 هم نخواندهاید. فقط چشمتان را از روی کلمات عبور دادید تا به پاراگراف بعد برسید. وگرنه متوجه میشدید که در محاسبات و حتی در کپی-پیست عدد 249651 اشتباه کردهام.
چرا برای فکر کردن به برخی سوالها (249651) باید انرژی صرف کنیم و برای برخی سوالهای دیگر (3×4) نمیتوانیم به جواب فکر نکنیم، حتی با صرف انرژی؟ عجیب نیست؟
دو سیستم برای فکر کردن
بهنظر میرسد ما دو مغز داریم. سیستم 1 خودبهخود کار میکند، نمیتوانید داوطلبانه آن را از مدار خارج کنید و استفاده از آن انرژی مصرف نمیکند.
چرا برای فکر کردن به برخی سوالها باید انرژی صرف کنیم و برای برخی سوالهای دیگر نمیتوانیم به جواب فکر نکنیم؟
سیستم 2 باید روشن شود. استفاده از آن انرژیبر است. باید تصمیم بگیریم، به یک گوشه برویم، قلم و کاغذ برداریم و خیلی جدی «فکر کنیم».
سیستم 1 برای ما مفید است. میتوانیم سریع فکر کنیم و بگذریم.
5 بزرگتر است یا 2؟
صدا زنگ از کدام سمت میآید؟
خندیدن، ترسیدن، اخم کردن.
خواندن کلمه «آب».
رانندگی در خیابان خلوت.
اما با سیستم 2 است که میتوانیم تصمیمهای مهم بگیریم و به زندگی خود جهت بدهیم.
اگر یک وام 10 میلیونی با بهره 14 درصد بگیریم، برای پس دادن آن در 3 سال باید هر ماه چقدر بدهیم؟
گوش کردن به حرفهای یکنفر در اتاق شلوغ.
پارک کردن در جای پارک تنگ.
خواندن گزارههای منطقی و تشخیص درستی یا نادرستی آنها.
مثال
تمام رزها، گل هستند.
برخی از گلها زود پژمرده میشوند.
پس برخی از رزها زود پژمرده میشوند.
با سیستم 1 ممکن است فکر کنید که این استدلال معتبر است. اما یکبار دیگر به آن فکر کنید. برخی از گلها زود پژمرده میشوند و برخی نه. شاید رز در گروه گلهایی باشد که زود پژمرده نمیشود. با سیستم 2 استدلال نامعتبر است.
خطای دید فکر کردن سریع و آهسته
میدانید تمام نقاط سفید هستند اما چیز دیگری میبینید!
برای یک مثال دیگر از روی کلمه Gaol بخوانید. شاید سریع کلمه گُل به معنای هدف در ذهنتان بیاید. اما با کمی دقت متوجه میشوید که املای کلمه با Goal فرق دارد. Gaol مثل jail به معنای زندان تلفظ میشود.
چقدر انرژی لازم است؟
دارید با دوست خود قدم میزنید و گفتوگو میکنید. یکباره از او سوالی میپرسید که به اندکی تفکر نیاز دارد. باید به ذهن خود فشار بیاورد تا بتواند جواب سوالتان را بدهد. «اسم غذایی که دیروز خوردیم چه بود؟»
با تغییر بین فکر کردن سریع و آهسته او از حرکت میایستد. دستش را روی سرش میگذارد و چشمش را میبندد. میخواهید دوباره سوال را تکرار کنید اما از شما میخواهد که چیزی نگویید تا یادش بیاید. چرا فرایندی مثل راهرفتن، دیدن و شنیدن باید بهیادآوردن کلمه «پنینی» را سخت کند؟
اگر دوستتان نتواند کلمه را بهیاد بیاورد احتمالا روی یک نیمکت مینشیند و فکر میکند. او دارد سعی میکند کالری مصرفی بدنش را پایین بیاورد تا حداکثر انرژی ممکن در مغز به استفاده برسد. آیا استفاده از سیستم 2 تا این اندازه مشقت دارد؟
در کتاب فکر کردن سریع و آهسته کانمن به آزمایشهایی اشاره میکند که بر روی افراد هنگام استفاده از سیستم 2 انجام شده است. مردمک چشم فرد گشادتر میشود، فشار خونش بالا میرود و گلوکز با نرخ عجیبی مصرف میشود. نرخی نزدیک به تمرین سنگین بدنی.
مغز انیشتن و پاهای کریستیانو رونالدو
میتوانیم دو ساعت به آرامی قدم بزنیم بدون آن که احساس خستگی کنیم. اما اگر بیست ثانیه با نهایت سرعت بدویم خسته میشویم و عضلاتمان میگیرد. در قدم زدن آرام از عضلات نوع 1 (کمقدرت و پرطاقت) استفاده میکنیم و برای دویدن از عضلات نوع 2-ایکس (پرقدرت و کمطاقت).
فکر کردن با سیستم 2 به همین شکل است. کسانی که تمرین نداشته باشند نمیتوانند مدت زیادی در این حالت باقی بمانند. خسته میشوند. سردرد میگیرند یا میخندند و میگویند «بابا ولمان کن، من چه میدانم؟!».
کسانی که تمرین نداشته باشند نمیتوانند مدت زیادی در این حالت باقی بمانند و میگویند «بابا ولمان کن، من چه میدانم؟!».
استادان فکر کردن سریع و آهسته در بسیاری از موارد، اندکی انرژی صرف میکنند تا مسئله سیستم 2 را به چندین مسئله قابل انتقال به سیستم 1 تبدیل کنند.
چگونه ذهن انسان به اتخاذ تصمیم می رسد؟ چه عواملی سبب می شود که تصمیم ها اشتباه در آید و یا اینکه ما اصولاً نسبت به اتخاذ تصمیم اشتباه خود نیز بی خبر باشیم؟
او طی ده ها سال تحقیق عملی پیرامون مراحل ادراک و تشخیص دنیای بیرونی توسط ذهن انسان، به نتایجی دست یافت که در مقالات و کتابهای متعدد منتشر شد. اخیراً کتابی منتشر کرد که در آن به زبان ساده نتایج این تحقیقات را ارائه کرده است. عنوان کتاب “اندیشیدن- سریع و آهسته” است که در نوامبر 2011 منتشر شد.
کتاب در حدود 480 صفحه بوده و با توجه به روش تحقیق در زمینه کنکاش در زمینه تصمیم گیری و مراحلی که ذهن انسان در این مورد طی می کند و مثالها و مواردی که مطرح می شود کتابی است بس خواندنی و جالب.
به خصوص برای اقتصاد دانان از تازگی بسیار بر خوردار بوده و بر بسیاری از پرسش هائی که معمولاً در ذهن اقتصاد دانان، پیرامون مسئله منطقی و عقلائی بودن تصمیم گیری و انتخاب های فردی، مطرح است پرتو افشانی می کند.
در نوشته حاضر سعی خواهد شد در حد مقدور مطالب این کتاب خلاصه شود. این کتاب نه تنها برای اقتصاد دانان بلکه متخصصان رشته های جامعه شناسی وعلوم سیاسی و مدیریت نیز نکات تازه و قابل استفاده ای در بر دارد.
همچنین مطالب این کتاب برای خوانندگان عمومی نیز مفید است و نشان میدهد در دهه های اخیر تحقیقات روانشناسی تاچه مایه دست آوردهای قابل تحسین و سود بخشی را ارائه کرده است. تحقیقات او در روانشناسی توسط برخی از اقتصاد دانان پیگیری شد و در نتیجه رشته “اقتصاد رفتاری[3]” ایجاد گردید.
یعنی رشته ای که تلاش می کند درک رفتار های اقتصادی افراد، و نمود های جمعی آن را، بر مبنای پژوهش در چگونگی کار کرد های ذهن انسان و مراحل ادراک ذهنی و تصمیمگیری هائی که از آن نتیجه می شود، توضیح دهد.
در این نوشته خواه نا خواه روش و شیوه نگارش کتاب مورد پیگیری قرار می گیرد و بنا بر این ممکن است این شیوه برای افراد آشنا با ادبیات رایج اقتصاد کمی نا آشنا به نظر رسد، لکن برای ارائه مطلب کتاب لاجرم اتخاذ همین روش ضروری است.
منبع: